فروش زنان شوهردار در افغانستان

اسدالله احمدی، پژوهش گر افغانی در این باره می گوید : میانگین دو زن در یک روز در ایلت تنگرهار به فروش می رسد.
بی بی زیور یکی از قربانیان این رسم و رواج بوده و از بیان داستان خویش احساس شر م خجالت مینماید. بی بی زیور از باشنده گان قریه شینواری میباشد که توسط شوهر دومش به فروش رسیده بود.

بی بی زیور در مورد این جریان تلخ این چنین می گوید : که از شوهر اولی اش سه طفل داشت و بعد از مرگ وی با برادر شوهرش مطابق به رسم رواج عروسی نمود و شوهر دومی اش وی را به یک مرد پاکستانی در آن طرف سرحد به فروش رسانید. وی میگوید وقتی که وی به فروش رسیده بود ۴۰ سال عمر داشت و در مقابل ۱۲۰۰۰۰ کلدار پاکستانی به فروش رسیده بود. کلدار پاکستانی تقریبأ پول رایج در مناطق شرقی افغانستان میباشد که مطابق به نرخ تبادله ی امروز ۱۲۰۰۰۰کلدار پاکستانی تقریبأ ۱۳۰۰ دالر امریکایی میگردد.

بی بی زیور میگوید مرد پاکستانی که وی را خریداری نموده بود در یکی از مناطق دور دست پاکستان زنده گی مینمود و برای وی ممکن نبود که دوباره به قریه اش برگردد و ناچار ۱۷ سال با وی زنده گی نمود و وقتی که وی پیر و سالمند گردید از طرف شوهرش یعنی مرد که وی را خریداری نموده بود رانده شد. حالا او میگوید که من روی ندارم که دوباره به قریه و پیش خویشاوندانم برگردم زیرا من فروخته شده ام و این یک نام شرم آور برای من است.


موضوعات مرتبط: اجتماعی
برچسب‌ها: وضعیت زنان در افغانستان

تاريخ : جمعه 2 خرداد 1393 | 1:46 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

جوان برزیلی با جراحي خود را به شکل سگ درآورد! + فيلم و عکس

 

در یک اتفاق مضحک و جنجال‌برانگیز و در اوج انحطاط اخلاقي و پوچي در فرهنگ غرب ، یک جوان برزیلی با انجام عمل جراحی، خود را به شکل سگ(!) درآورد!!!
این جوان برزیلی هزارها دلار برای اين اقدام هزینه کرده است.
 
 
 
 
 
 
 
 

موضوعات مرتبط: اجتماعی
برچسب‌ها: اوج انحطاط در غربجوانی در قالب سگ

تاريخ : دو شنبه 15 ارديبهشت 1393 | 17:48 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

0

در ایام قدیم، جوانی بود خوش قامت و خوش قد و بالا و قوی هیکل که از صبح تا شب کار می کرد و زحمت می کشید و سکه روی سکه می گذاشت به این امید که روزی همسری بگیرد در کدبانوگری یک؛ که از هر انگشتش هنری می بارد و وجودش خانه سرد او را گرم می کند.
 
روزگار می گذشت و جوان یک روز که سراغ سکه هایش رفت، دید انباش بسیار خردتر و ریزتر از آن چیزی است که گمان می کرده، لذا لیوان آبی که دستش بود را زمین گذاشت. زود دست به تصویر ابرک بالای سرش برد و با دلی اندک خون، به جای هنرهای ریخته شده از پنج انگشت همسر آینده اش، چارقدی سرش کرد و نشاندش پشت میزی تا او سکه روی سکه بگذارد.
 
اینچنین بر همگان مسجل شد این روزها دیگر فقط برای دختر خانم ها، شاغل بودن آقا داماد مهم نیست. دوره و زمانه اقتصادی و فرهنگی به سمتی چرخیده که خیلی از آقاپسرها هم برای ازدواج دنبال گزینه ای می گردند که بتواند پا به پای آنها خارج از خانه کار کند. هم گوشه ای از بار زندگی را بگیرد هم بتواند جایگاهی اجتماعی برای خودش کسب کند و هم وابستگی اش به مردش کمتر باشد.
 
متقابلا این تغییر نگاه فقط از طرف آقایان نیست و حتما دور و برتان می بینید که به همان اندازه، خانم ها هم کمتر خودشان را مسئول تمام و کمال امورات خانه می دانند یا لااقل بسیار بیشتر از مادرانشان توقع کمک و همکاری آقایان را در امر خانه داری دارند. نه نگرانی اقتصادی آقایان، نه توقع همیاری بانوان از شوهران، هیچ کدام عجیب نیست. دراین فرم جدید خانواده، فرم جدیدی که تا کردن با آن قاعده و قانون و آداب و اصول خاص خودش را دارد.
اینکه زن و شوهر هر دو شاغل باشند چه مزایا و معایبی در یک زندگی متاهلی دارد؟
شغل + 2
اگر قصد ازدواج دارید و نمی دانید بین خانم های شاغل دنبال همسر بگردید یا خانه دار، اگر ازدواج کرده اید و هنوز دو به شک اید، بهتر است خانه داری در پیش بگیرید یا به فکر پیدا کردن شغل و کسب درآمد و جایگاه اجتماعی باشید. با ما همراه شوید در مرور تهدیدها و فرصت های هر حالت! به هر حال انتخاب هر کدام این وضعیت ها، مزایا و معایبی در زندگی پیش رویتان می گذارد که می توانیدبه آن ببالید یا از آن بهراسید. زندگی متاهلی پیچیده تر از این حرف هاست و چنین نیست که در تمام لحظاتش به خاطر شاغل بودن خود یا همسرتان، با دمتان گردو بشکنید یا از بی کاری ظاهری خانه داری، مدام نک و ناله کنید.
 
فرصت ها
جر و بحث کمتر
آدم ها برای پر کردن نیازهای روحی - روانی شان نیاز دارند از منابع عاطفی مختلفی تغذیه کنند اما خانم های خانه دار - به خصوص اگر بچه نداشته باشند - معمولا تمام روز را در منزل به تنهایی سر می کنند و اینطوری توقعشان نسبت به شوهر بالا می رود. در واقع چنین خانمی از مردش می خواهد جور تمام نیازهایی که باید به طرق مختلف برآورده می شد را یک تنه به دوش بکشد. این مسئله می تواند منجر به دلخوری، نارضایتی و افسردگی هر دو طرف ماجرا شود.
آقا که بخش اعظم توانش را بیرون از خانه صرف کرده، حوصله یا انرژی کافی برای اینکه پای صحبت های همسری بنشیند که ساعت ها به انتظار او بوده ندارد. این مسئله برای زن و شوهرهای شاغل کمتر پیش می آید. خانم های شاغل از صبح کلی با همکارهاشان حرف زده اند، کارهایی کرده اند که بهشان احساس متخصص بودن داده، احتمالا با ارباب رجوع سر و کله زده اند، بابت فعالیت های مثبت یا منفی شان تحسین یا توبیخ شده اند و ... در نتیجه شب که به خانه می آیند، بسیار کمتر از خانم های خانه دار از همسرشان توقع دارند. حتی شاید حال و حوصله چندانی هم برایشان نمانده باشد و ترجیح بدهند اوقات فراغتشان را بیشتر به خودشان بپردازند و اغلب معاشرت ها و با هم بودن های دو نفره به تعطیلات موکول می شود.
به این ترتیب احتمال وقوع تنش در رابطه این زن و مرد پایین تر می آید (البته طبعا معنای این حرف این نیست که زن و شوهرهای شاغل کمتر از زوج هایی که در آن خانم خانه دار است، به پروپای هم می پیچند!)
وضع اقتصادی بهتر
در این روزگار وانفسای اقتصادی، واضح است که وضعیت مالی خانه ای که در آن به جای یک نفر، دو نفر کار می کنند و پول درمی آورند، به مراتب بهتر و مطلوبتر است، ضمن اینکه برخی معتقدند زن هایی که کار بیرون می کنند، به ارزش پول واقف ترند و ضمنا فرصت چندانی هم برای خرجش ندارند، در نتیجه پس انداز بیشتری عاید خانواده خواهد شد!
این وضعیت علاوه بر اینکه می تواند دست خانواده را برای بسیاری انتخاب ها (از چیزهای بزرگی مثل خانه و ماشین بگیر تا لوازم منزل و لباس و تفریح های گرانتر) بازتر بگذارد، به لحاظ روانی هم آرامش بیشتری برای زن و مرد به همراه خواهدداشت.
طبیعی است که وقتی یک موتور قرار است چرخ زندگی را بچرخاند، زن و شوهر بیشتر با سوالات نگران کننده ای مثل «مگر چقدر توان دارم/ دارد»، «نکند آخر ماه کم بیاوریم»، «خرج های غیرمنتظره را چه کنیم» و ... مواجه خواهند بود.
تجربه بیشتر
خانم های شاغل در طول روز با آدم های بیشتری سر و کار دارند و با پیشامدها، گرفتاری ها و چالش های بیشتر و متنوع تری به نسبت یک خانم خانه دار مواجه می شوند. برای سر و کله زدن با آدم ها، مدیریت روابط کاری و پرهیز از وقوع تنش در ارتباط های مختلفشان مجبورند روش های گوناگون تعامل و مدارا را کشف کرده و یاد بگیرند، احتمالا بیشتر از زنان خانه دار از مشکلات دیگر زوج ها مطلع می شوند و بیشتر در موقعیت مقایسه و پندگیری قرار خواهند داشت. تمام این یادگیری ها و تجربیات احتمالا آنها را برای مواجهه با مشکلات در زندگی خانوادگی شان آماده تر می کند و ترسشان را از مواجهه با مسائل کمتر خواهد کرد. این تجربه قطعا در زمان تربیت بچه هم کمک خوبی خواهد بود.
سوژه های گفتگوی گسترده تر
یکی از مشکلات رایج در زندگی زناشویی، روزمره شدن رابطه و از تب و تاب افتادن و بی حرف ماندن زوج هاست. وقوعت این وضعیت در زوج هایی که خانم خانه دار است، محتمل تر به نظر می رسد (دقت کنید؛ داریم از «احتمال» حرف می زنیم، نه یک وضعیت قطعی!) مثلا در همین راستا، می توانیدیک بار زندگی یکنواخت و تکراری طاهره (هنگامه قاضیانی) را در «به همین سادگی» دوباره مرور کنید.
حتی در حالتی بدبینانه اگر فرض کنیم حرف های مشترک هر زوجی بالاخره یک روز ته می کشد، درباره زوج های هر دو شاغل، این اتفاق دیرتر خواهد افتاد. در زندگی که زن هم مانند مرد شاغل است، خانم نیز به اندازه آقا از صبح تا شب در معرض جریان های اطلاعاتی مختلف دارد.
اتفاقا تقاتبل تعریف بیشتری را در طول روز خواهد دید و شنید که تمامشان امکان شکل گیری گفتگو با همسر را بالاتر می برد. این خانم ها احتمال هر شب چند خاطره از همکارشان که با شوهرش دعوا کرده، رئیسشان که روز به روز بیشتر روی اعصاب می رود، کم شدن اضافه کارها، شلوغی خیابان، نظرات همکارانشان درباره یک رویداد سیاسی و اجتماعی و ... خواهند داشت که هر کدام سوژه ای جذاب برای ایجاد ارتباط کلامی با همسر می سازد (هر چند خستگی و کم حوصلگی - که در بخش «تهدیدها» بهشان خواهیم پرداخت - روی خط سکته شاغل بودن است و شاید باعث شود با وجود سوژه برای صحبت کردن، باز طرفین به کم حرفی یا سکوت تمایل بیشتری نشان دهند).
تهدیدها
آزادی عمل محدودتر
طبیعی است که وقتی زن و مرد هر دو مشغول به کار هستند (در شرایطی که خودشان صاحبکار محسوب نمی شوند)، فارغ از اینکه در منزل با چه مشکلات و مسائلی مواجهند، مجبورند از قوانین و مقررات مربوط به کارشان تبعیت کنند. در نتیجه ممکن است در زمان هایی خانم خانه مجبورند به ماندن تا دیروقت و اضافه کاری اجباری شود، یا نتواند برای سفر آخر هفته مرخصی بگیرند، یا این امکان را نداشته باشد که هر زمان اراده کرد (ید)، مهمانی بدهد و برود و محدودیت هایی از این قبیل.
این همسرها بیرون از خانه هم رئیسی دارند که ممکناست گاهی از خانه دورشان کند یا شرایطی را پیش بیاورد که خیلی به مذاق آقا خوشایند نباشد. این مسئله به خصوص زمانی دردسرساز می شود که شوهر نتواند این موضوع را تحمل کند که همسرش از کس دیگری بیرون از محیط خانواده دستور بگیرد.
اما به هر حال وقتی آقای محترمی از داشتن امنیت خاطر اقتصادی بیشتر محظوظ هست و به سری در بین سرها بودن همسرش می بالد، باید اینها را هم بپذیرد کار زن نیز به همان اندازه کار مرد جدی است و قوانینش معتبر و واجب الاجرا!
حوصله کمتر
این هم یکی دیگر از تهدیدهای دو موتوره کار کردن است. همان قدر که شاغل بودن زن، نیازش به همسر را برای پر کردن خلأهای عاطفی اش کمتر می کند و تنش های احتمالی را کاهش می دهد، می تواند باعث دور شدن تدریجی زن و مرد از یکدیگر هم بشود. البته نه اینکه مسئولیت گرم نگه داشتن کانون خانواده همیشه با زن باشد اما در شکل سنتی خانواده که خانم ها همیشه خانه دار بوده اند، این توقع بیشتر متوجه زن ها بود. به هر حال یکی باید انرژی بیشتر و حواس جمع تری در این رابطه داشته باشد و از آنجایی که آقایان به طور معمول و سنتی، بیشتر در نقش شاغل فرو رفته اند، معمولا این نقش را متوجه خانم ها می دانند.
 
منتها در عمل، و در شرایطی که هر دو نفر مشغول به کار بیرون اند، احتمال اینکه زن هم مانند مرد بی حوصله و کم انرژی باشد زیاد است ، و اگر زوجین نسبت به مسئله بی تفاوت باشند و راهکاری برای کنترلش نیندیشند، شاید خدای ناکرده به مرور و با گذشت زمان، قضیه به جاهای ناگوار برسد.
فرسودگی بیشتر
هر چقدر هم بخواهید تقسیم کار عادلانه بکنید و فهرست بنویسید و چک لیست بسازد، باز هم اغلب زن ها با وجود اینکه دوش به دوش مرد خانه کار می کنند (ولو با دریافتی مالی کمتر)، خودشان را مسئول بخش قابل توجهی از کارها و وظایف خانه داری می دانند. کاری به «خودشبختانه یا متاسفانه»اش نداریم اما این نگاه به طور عرفی در جامعه وجود دارد و به تبعش، زن ها سهم بیشتری از پخت و پز و رفت و روب و ... در منزل را برعهده می گیرند.
در نتیجه خانم بعد از اتمام کار بیرون، تازه شیفت دوم کاریش (آن هم به صورت فشرده) شروع می شود و به قول رویارویی «کاغذ بی خط». «باید سه مرتبه بشوره و بسابه و بپزه. تو می تونی سه دفعه پشت سر هم بگی می شورم و می سابم و می پزم؟».
اگر طفل دلبندی هم از راه برسد و بعد از آب و گل درآمدنش، خانم بخواهد باز سر کار برود، یک شیفت مضاعف دیگر به این دو شیفت اضافه خواهد شد و عملا مجبور به انجام وظیفه در سه شیفت طاقت فرسا و سنگین می شود. واضح است که چنین آدمی فرصت کمتری برای رسیدگی به خود و استراحت خواهد داشت و این مسئله ممکناست او را دچار استرس دائم، ناامیدی، افسردگی و حتی احساس پیری زودرس می کند

موضوعات مرتبط: اجتماعی
برچسب‌ها: خانوم خانه دارخانوم شاغل

تاريخ : شنبه 13 ارديبهشت 1393 | 1:4 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

مردان تکالیف و ابزارهایی دارند که با استفاده صحیح از آنها می‌توانند بخش زیادی از شرایط تشکیل یک خانواده اسلامی را تأمین کنند.

از آنجا که مقوله حجاب و عفاف متأسفانه به اشتباه با بحث زن درآمیخته شده است، نقش و جایگاه مردان در بحث حجاب و عفاف آن طور که بایسته، شایسته و مهمتر از همه عملیاتی است مورد پردازش قرار نگرفته است در صورتیکه تکالیف و مسئولیت‌های مردان در اداره خانواده براساس آیه شریفه «الرجال قوامون علی النسا» بیش از زنان تعریف شده  است.


موضوعات مرتبط: صفحه اصلیاجتماعی
برچسب‌ها: پاتوقپرتقالیخانواده

ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 12 ارديبهشت 1393 | 1:48 | نویسنده : بانوی پرتقالی |
افسران - ماهواره و.....

موضوعات مرتبط: اجتماعی
برچسب‌ها: دجالماهواره

تاريخ : پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393 | 20:23 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

 


خبرگزاری پارس / سرویس اجتماعی: پوشش بانوان ایرانی که هر سال با مد تغییر و گاه با عرف جامعه زاویه پیدا می کند عموما در تابستان ها موضوع داغ روز می شود.

در دانشنامه آزاد ویکی پدیا “ساپورت” به نوعی لباس چسبنده برای پوشش پاها اطلاق شده که در ایران بیشتر مورد استفاده زنان است. این قطعه لباس که به ویژه در سال گذشته در میان بانوان ایرانی فراگیر شده تبدیل به پدیده ای اجتماعی-فرهنگی شده که حواشی گسترده ای ایجاد کرده است.

صفحه های متعددی توسط شیفتگان ساپورت در شبکه های اجتماعی نظیر فیسبوک با هدف مدح و منقبت و حمایت از این ساق پوش شکل گرفته اند و متعاقبا پایگاه های خبری و وبلاگ های مذهبیون و اصولگرایان هم از این بی بصیرتی در سطح جامعه برآشفته شده و در قبال این پدیده هشدار داده اند تا آنجا که پایگاه خبری حامیان ولایت، طراحان چنین لباس هایی را “مرتبط با سازمان های جاسوسی آلمان و عناصر ضد انقلاب” معرفی کرد و وبسایت اصولگرای ندای انقلاب هم با اشاره به این نوع پوشش درباره “حوادث تلخی که به علت کنترل نکردن غرایض” رخ داده و منجر به تجاوز به زنان بدپوشش و قتل و سوزاندن آن ها شده هشدار داد.

 لگینگ یا ساپورت

لگینگ ها که به همراه جوراب های شلواری و جوراب های زنانه کلفت در ایران ساپورت خوانده میشوند طی قرن ها تن پوش مردان و زنان بوده اند. اشکال اولیه این پوشش طی قرون رنسانس در اروپا و در میان مردان شایع بود و نوع اولیه آن بر تن زمینداران اسکاتلندی و سرخپوستان آمریکایی مشاهده شد. در ایران هم سال هاست که این لباس بر تن زنان بوده – هرچند متفاوت از شیوه ای که امروزه پوشیده می شود- و کمتر ایرانی پیدا می شود که ساق پوش های کلفت را بر تن مادربزرگ هایی که آن را در زیر چادر و دامن می پوشیدند ندیده باشد.

در دهه ۸۰ میلادی و در بحبوحه شیوع ورزش های ایروبیک، لگینگ ها لباس های ورزشی باشگاه های بدنسازی بودند که راهشان را به خیابان ها نیز گشوده و در غرب تبدیل به لباس کوچه و خیابان شدند. در آن سال ها فروش لگینگ در اروپا و آمریکا بسیار رونق یافت و به نقطه اوج خود رسید تا آنجا که در برخی بخش های آمریکا از فروش جین نیز پیشی گرفت. تقریبا پنج سال پیش این مُد دهه ۸۰، به واسطه گنجانده شدن در کلکسیون لباس و نمایش مُد طراحان بزرگی همانند “استیلا مک کارتنی” و “تریتون” دوباره زنده و با نشستن بر تن مشاهیر و مدل ها نماد خوش لباسی شد. تولیدی های بزرگ لباس نیز با کپی برداری از طراحی های مارک های بزرگ، حجم عظیمی از انواع و اقسام لگینگ ها را تولید و روانه بازار کردند.

در ایران این نوع پوشش از طریق ایرانیانی که به کشورهای خارجی رفت و آمد دارند، برنامه های تلویزیونی و ویدیوهای موسیقی که از طریق ماهواره و اینترنت در اختیار مخاطبان قرار می گیرند، بوتیکهای لباس فروشی که عمدتا اجناس ترک وارد می کنند، و نسل جدید طراحان ایرانی مانتو و شلوار که عموما تحصیل کردگان رشته طراحی لباس و جوان و خوش ذوق هستند، به جامعه معرفی شد.

مینا دلنواز که طراح لباس و زیور آلات برند “مینادل” است با شرح عوامل تعیین کننده در طراحی هایش به شرق پارسی می گوید: “چیزی که من طراحی می کنم تحت تاٴثیر تقاضای مشتری است. گاهی چیزی که مشتری می خواهد و می پسندد بر می گردد به مد خارج ایران. در طراحی رنگ های روز و طرح هایی که در اکثر برند های بزرگ به آنها توجه شده را مد نظر قرار می دهم. مثلا امسال طرح های گل دار و رنگ های زرد و سفید و مشکی خیلی استفاده شده اند.”

وی با اشاره به حساسیت های نیروی انتظامی و پلیس اخلاقی نسبت به این نوع پوشش توضیح می دهد: “من طراحی هایم بر می گردد به آنچه که خودم دوست دارم بپوشم ولی اگر ببینم گشت ارشاد نسبت به پوششی حساسیت دارد تا جایی که بتوانم سعی می کنم که چیزی طراحی کنم که کمتر مشکل ایجاد کند.”

در ایران سنت شده است که هرچند وقت یک بار که مُد جدیدی به حوزه البسه معرفی می شود کارشناسان پوشش اسلامی و مسئولین نهادهای مرتبط، از ستاد امر به معروف و نهی از منکر گرفته تا پلیس امنیت اخلاقی و مجتهدین و فقها و خلاصه هر شخص ذی صلاح و بلا صلاحی که دغدغه سلامت اخلاقی جامعه را دارد نظریاتی را در زمینه اینکه آیا آن پوشش مصداق تبرج است یا خیر عرضه می کند.

در متون قرآن تبرج به معنای خودنمایی به کار رفته، ولی آنچه از کاربرد این واژه در سال های اخیر در ایران استنباط می شود اشاره به هر آنچه دارد که بر تن زنان ایرانی خوش نشیند و ایجاد حض بصری کند چنانکه حتی پوشیدن چکمه های بلند هم توسط جانشین فرمانده ناجا – سردار رادان- مصداق تبرج خوانده شده است. بر اساس حکم شرعی و فتوای آیت الله مکارم شیرازی پوشیدن لباس تنگ نیز در صورتیکه سبب تحریک و مفسده شود جایز نیست لذا می توان نتیجه گرفت آنچه معیار تشخیص تبرج و نامناسب بودن پوششی قرار می گیرد نوع تصویری است که از آن پوشش به ذهن بیننده (مرد)متبادر می شود . در نتیجه تبرج مفهومی ذهنی و انتزاعی است که از انحرافات ذهنی بیننده نشأت می گیرد و می تواند از شخصی به شخص دیگر متفاوت باشد.

انتقاد به این نوع پوشش محدود به ایران نمی شود و در چند سال اخیر که پوشیدن انواع نازک و بدن نمای لگینگ ها به جای شلوار و بدون دامن یا شلوارک در اروپا و آمریکا شایع شده در غرب نیز بازتاب های منفی در چندی از صفحه های مجازی و برخی اماکن نظیر تعدادی از مدارس به همراه داشته است. بر اساس گزارش مجله تایم، لگینگ ها در برخی مدارس ایالت های کالیفورنیا، مینوسوتا و پنسیلوانیای آمریکا و نیز در کانادا ممنوع اعلام شدند، چرا که موجب “منحرف شدن حواس پسرها” می شدند.

این اقدام به دلواپسی هایی میان والدین دامن زد که نگران عواقب پیامی بودند که این تصمیم مخابره می کرد و مسئولیت جلوگیری از “انحراف حواس” پسران جوان را بر دوش دختران جوان می گذاشت. این والدین در اعتراض به این قانونگذاری مدارس اعلام کردند که پسران باید آموزش ببینند تا به زنان با هرنوع پوشش و ظاهری احترام بگذارند و این امر مهمی است که باید در مدارس نهادینه شود.

درایران که به علت حاکمیت نظام سیاسی دینی و گرایش های مذهبی- سنتی بخش وسیعی از جامعه، بسیاری مردان در خانواده هایی پرورش یافته اند که حتی موی سر اعضای مؤنث خانواده خود را ندیده اند، این نوع پوشش نوعی تابو است تا آنجا که گاه عکس زنان و دخترانی که ساپورت بر تن دارند به عنوان تصاویر هوس انگیز و غیراخلاقی در شبکه های مجازی دستمایه رفتارهای هرزه وار و سخنان شرم آور عده ای قرار گرفته و در مواردی عامل تبلیغ و معرفی سایت ها یا افرادی که خدمات فاحشگی ارائه می دهند شده است.

نگین که ۲۷ سال دارد و در شمال تهران زندگی می کند به شرق پارسی می گوید که برای اینکه اذیت نشود تصمیم گرفته در خیابان لگینگ نپوشد. وی توضیح می دهد : “می ترسم… اذیت می کنند… یکی دو بار در خیابان پوشیدم و نگاه های سنگین آدم هایی که مدل ما زندگی نمی کنند آزارم می داد. جای دیگری هم که گشت ارشاد بود نگران بودم که دستگیرم کنند. ولی توی ماشین، کافی شاپ، رستوران، سینما، مهمانی و دورِهمی اکثرا لگینگ می پوشم.”

در حالیکه این مصائب برخی از بانوان را از پوشیدن ساپورت در معابر منصرف کرده بسیاری دیگر مشقت تحمل نگاه های هرزه، سخنان ملامت بار، رنج درگیر شدن با مشفقانی که نیت نیک نهی از منکر دارند، و خطرات دستگیر شدن از سوی پلیس اخلاقی و زندان و شلاق را به جان می خرند چراکه اعتقاد دارند که این بهایی است که برای تحمیل آزادی عقیده و انتخاب نوع پوشش خود که امری شخصی و خصوصی است می پردازند.

نسیم که ۱۹ ساله و از مرکز تهران است به شرق پارسی می گوید: “اذیت خیلی زیاده ولی با این حال برام مهم نیست… خودم و چیزی که فکر میکنم برام بیشتر اهمیت داره تا اینکه دیگران چی فکر می کنند یا چی می گن. اعتقادات و فرهنگ مردم عوض نمی شه و این ها همیشه و با مد هر سال هست. مثلا تابستان پارسال شلوار برمودا مد بود و ما همین برخورد ها را می دیدیم.”

علل محبوبیت لگلینگ ها آن قدر فراوانند که حتی اگر تعدادی از آن ها نام برده شوند احتمالا مخالفان این نوع پوشش را از منصرف کردن بانوان از پوشیدن آنها نا امید می کنند. لگینگ ها به علت خاصیت کش آمدن، قابلیت شکل دادن به بدن و خوش فرم و موزون نشان دادن اندام را دارند. به علاوه انواعی از آن ها هستند که نیم سایز تا یک سایز فرد را لاغرتر نشان داده و برآمدگی شکم را می پوشانند و از این طریق بر تنبلی های آن دسته که از باشگاه های ورزشی و درازنشست های عذاب آور گریزان اند سرپوش می گذارند. این ساپورت ها که در رنگ ها و طرح ها و اجناس مختلف فراوانند، چنانچه هوشمندانه انتخاب شوند با ایجاد خطای دید عیوب بدن را مستور و یا زیبایی های آن را دو چندان می کنند، مثلا لگینگ های راه راه عمودی با ترفند خطوط فرد را کشیده تر نشان می دهند.

ساپورت ها موارد استفاده متعددی دارند و می توان آن ها را با شلوارک، دامن، پیراهن، و حتی تی- شرت های بزرگ برای مناسبت های مختلف استفاده کرد، به علاوه از شلوار ارزان تر نیز هستند. در آخر، مهم ترین جذابیت آنها راحتی آن هاست. به جرأت می توان لگینگ را بعد از پیژامه راحت ترین جایگزین برای شلوار دانست.

تابستان امسال ساپورت پدیده ای بود که چهره شهر را تابستانی کرد، به تقابلات داغی دامن زد، شکاف عمیق اعتقادی و ایدئولوژیک بین اقشار مختلف ایرانیان را به آن ها یاد آور شد و ظرفیت گروه های مختلف سیاسی و اجتماعی را محک زد. زنان ایرانی با حرارت از این ساقپوش استقبال کردند، اگرچه عده ای در خفا و پنهان از انظار عمومی و گروهی آشکارا و در میادین شهر.

هرچند این نوع پوشش با عرف جامعه ایرانی بسیار فاصله دارد ولی همین ناسازگاری های عرفی و اجتماعی طی سال ها بدل به نوعی عادت اجتماعی شده که زمانی بارز و گاه کمرنگ خود را از ورای پدیده های مختلف اجتماعی و گاه حتی یک قطعه لباس می نمایاند.

فراگیر شدن پدیده استفاده از ساپورت یا لگینگ موضوعی است که می بایست مسئولین و دست اندرکاران به ماهیت آن بیشتر توجه کنند. به راستی چرا به یک باره در جامعه ای که فرهنگ پوشش و پوشیدگی در آن نهادینه است پویشدن لباسی بدن نما فراگیر می شود و چرا با این پدیده برخورد سلبی انجام میشود. حقیقت آن است که در سالهای اخیر هیچ برنامه ریزی صحیحی در زمینه ایجاد جایگزین و مدسازی انجام نشده است. فراگیر شدن چنین پدیده ای ناشی از توجه ویژه تولیدکنندگان بین المللی به روشهای بازاریابی و تبلیغات مد است.  در کشور ما علیرغم فعالیت های مثبتی که بنیاد ملی مد و لباس در سالهای اخیر در حوزه مد انجام داده است هنوز هیچ مدی از طریق مبادی دولتی ایجاد نشده است. طراحی لباس، بازاریابی مد و تبلیغات مد به خصوص در حیطه پوشش می بایست به شرکت ها و طراحان خصوصی واگذار گردد. اگر امروز طراحان ایرانی اجازه نداشته باشند تا آنچه که جامعه ایرانی نیاز دارد را طراحی کنند فردا و فرداها باز هم تولیدکنندگان و طراحان خارجی برای ما تعیین تکلیف خواهند کرد.

 


موضوعات مرتبط: اجتماعی
برچسب‌ها: لگینگساپورت

تاريخ : یک شنبه 7 ارديبهشت 1393 | 2:24 | نویسنده : بانوی پرتقالی |
_ چشمه‌های آب معدنی باداب سورت یک مجموعه زیبا و دیدنی و یکی از شگفت‌انگیزترین

شاهکارهای طبیعت است. این چشمه‌ها در 7 کیلومتری غرب روستای بادله و در

ارتفاع 1840 متری در ساری واقع شده‌اند. چشمه‌های اسرارآمیز سورت مشتمل

بر دو چشمه با آب‌های کاملاً متفاوت از لحاظ رنگ، بو و مزه می‌باشند. یکی از

چشمه‌ها دارای آبی بسیار شور می‌باشد که برای درمان دردهای کمر، پا،

روماتیسم و پوست سودمند است و چشمه دیگر که در مجاورت این چشمه قرار دارد

دارای آبی به رنگ نارنجی و مزه کمی ترش است که به صورت دائمی و تشتی

می‌باشد. آب‌های رسوبی این دو چشمه در مسیر جریان خود از بالای کوه به پایین

طی هزاران سال، ده‌ها حوضچه کوچک بسیار زیبا به رنگ‌های نارنجی، زرد و قرمز

و در اندازه‌های مختلف ایجاد کرده‌اند.

موضوعات مرتبط: اجتماعی
برچسب‌ها: باداب سورتساری

تاريخ : شنبه 6 ارديبهشت 1393 | 16:52 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

شمالغرب: به تازگی فارل ویلیامز (Pharrell Williams) خواننده آمریکایی سبک رپ و طراح مد که با نام Pharrell شناخته می‌شود، آهنگی با نام Happy منتشر کرده که مورد توجه گروه های مختلف رپ در برخی کشورهای قرار گرفته و هر کدام نسخه‌ای از این آهنگ را با تصاویر خود در کشورهای دیگر منتشر نموده اند.


به گزارش شمالغرب به نقل از پایگاه خبری تحلیلی سیفار، در این میان گروهی به اصطلاح مسلمان در انگلیس، نسخه‌ای از این موزیک را منتشر کرده‌اند که در آن دختران و پسران مسلمان با ریتم این آهنگ و البته با پوشش به اصطلاح اسلامی انگلیسی خود در حال رقص می باشند.


در این ویدیو که به شدت مورد توجه جوامع سکولار غربی قرار گرفته و تا کنون بیش از ۳۰۰ هزار بار تماشا شده، مردان و زنان به اصطلاح مسلمان انگلیسی و شماری از کودکان در چند خیابان، پارک، مسجد، سوپر مارکت، استادیوم ورزشی و همچنین در خانه های خود با این آهنگ می رقصند و آواز می خوانند؛ جالب آنکه عبدالحکیم مراد، استاد دانشگاه کمبریج نیز در این ویدیو شرکت نموده و در طول این کلیپ تابلویی در دست دارد که واژه happy بر آن نوشته شده است.





در این راستا وبلاگ مشی صداقت (The Honesty Policy) که این ویدبو را تولید کرده در پُستی نوشت: این چیزی است که ما می خواهیم شبیه‌ آن باشیم؛ جامعه ای ملی که به خاطر هم متحد می شوند. هر یک از افراد برای خوبی بزرگتری، کمی از وقت خود را می دهند. و ادامه داده: ما صاحب نظران، فعالان، ستاره ها، دانشجویان،‌استادان دانشگاه و آدم های معمولی را یکجا در یک ویدیو جمع کرده ایم.


انگلیسی ها در این وبلاگ به ظاهر اسلامی می افزاید: ما بریتانیایی های مسلمان مشهوریم به کمی خشک بودن؛ این ویدیو برعکسش را ثابت می کند. ما خوشحالیم. پرانرژی ایم. جهانی هستیم. متنوعیم. خلاقیم. بامزه ایم. اهل بیرون رفتنیم. و هر چیز دیگری که بشود فکرش را کرد.

عده‌ای نیز در صفحه فیس بوک (Facebook) این وبلاگ انگلیسی از به ظاهر مسلمانان انتقاد نموده و عنوان نموده اند: چرا این قدر خوش حالید؟ چون ویدیویی درست کرده اید که در آن خواهران مسلمان ما می رقصند و آواز می خوانند تا همه دنیا ببینند؟ شرم باد بر شما. از خدا بترسید.

با این وجود در همین صفحه از قول شماری از به اصطلاح صاحب نظران مسلمان انگلیسی که از این ویدیو حمایت کرده اند آمده است: محکم ایستادگی کنید و علیه متعصب ها سخن بگویید. اجازه ندهید سکوتتان با تسلیم اشتباه گرفته شود. مثبت نگری را ترویج کنید و منفی نگری را با مثبت نگری بیشتر از میان ببرید.


در مجموع به نظر می رسد که با توجه به آنکه هر روزه از گسترش اسلام در انگلیس سخن گفته می‌شود، روی دیگر این امر در استحاله مبانی اسلامی بوده و به نوعی پروش اسلام انگلیسی در دامان آنگلوساکسون ها می باشد؛ اسلامی سکولار که تنها پوسته ای سنتی آن را احاطه کرده است.


موضوعات مرتبط: اجتماعی
برچسب‌ها: اسلام انگلیسی

تاريخ : چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393 | 3:37 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

مراسم کلید خوردن سریال ماه رمضان شبکه یک با عنوان «مدینه»، با حضور مدیر شبکه یک و جمعی از مدیران گروه این شبکه یکشنبه (31 فروردین‌ ماه) همزمان با ولایت حضرت فاطمه (س) برگزار شد.

به گزارش خبرنگار سرویس تلویزیون و رادیو خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مراسم کلید خوردن سریال «مدینه»‌ در لوکیشن این سریال واقع در بلوار قیام برگزار شد.

مهدی فرجی (مدیر شبکه یک)، مریم حداد (مشاور امور زنان و خانواده سیما)، آشتیانی‌زاد (مدیر گروه اجتماعی شبکه یک)، محرابی (مدیر طرح و برنامه) و همچنین تعداد دیگری از مدیران این شبکه در این مراسم حضور داشتند.

 

مدیر شبکه یک در جمع حاضران در این مراسم ضمن تبریک روز ولادت حضرت فاطمه (س) و خیر مقدم به حاضران در لوکیشن، عنوان کرد:‌ قصه سریال مربوط به زنی سخت‌کوش به نام مدینه است که تلاش می‌کند در مسیر سخت زندگی و مشکلات با موانع مقابله کند.

وی افزود: فضای قصه مملو از مباحث دینی و معنوی است؛ مدینه نام مقدسی است که برای این خانم انتخاب شده است.

مدیر شبکه یک همچنین گفت: امیدواریم «مدینه» نیز مانند سایر کارهای رمضانی آقای مقدم و نعمت‌الله پربیننده شود.

 

***

به گزارش ایسنا، سیروس مقدم کارگردان «مدینه» نیز پس از فرجی در میان حضار درباره سریالش گفت: نمی‌دانم چقدر با کارهای قبلی من آشنا هستید. همیشه کارهای من از دو ویژگی برخوردار بوده‌اند. خدا من را دوست داشته که کارهایم در طول این سال‌ها مورد حمایت مدیران تلویزیون قرار گرفته است و از طرفی کارهایم در بهترین ساعات پخش شده و باعث شده که مورد نقد و گفت‌وگو قرار بگیرند.

وی ادامه داد: پیش از این سریال «زیر هشت» و «ثریا» را داشتم که در هر کدام موضوعات اجتماعی را مطرح کردیم که باعث شد در زمان خودش در کانون توجه قرار بگیرند.

مقدم همچنین درباره اینکه سریال «مدینه» چقدر به کارهای دیگر او نزدیک است؟ عنوان کرد: «مدینه» دو وجه اشتراک و 10 وجه تمایز با دیگر کارهای من دارد؛ این دو وجه برای من بسیار مهم است و آن اینکه یک قصه‌ای را کار می‌کنم که سابقه همکاری با نویسنده آن را در سریال‌های «زیر هشت» و «رستگاری» ‌داشته‌ام. همچنین اجتماعی‌ بودن محور قصه و موضوعات اجتماعی پیرامون آن از دیگر ویژگی‌های این کار است؛ ضمن اینکه به شدت قصه خانوادگی است.

کارگردان «مدینه» همچنین درباره شخصیت مدینه بیان کرد: مدینه زنی است که با اعتقادات و باورهای دینی پرورش یافته است. در خانواده‌ای که سبک زندگی را آموزش دیده زندگی می‌کند. این خانواده دچار سختی‌هایی می‌شود. این خانواده کوچک ما می‌تواند نماد خانواده‌ در جامعه بزرگ ما باشد که در مواجهه با مشکلات راه درست را پیدا می‌کنند.

او خاطرنشان کرد: مدینه در جایی از قصه ما دچار مشکل اساسی می‌شود.

مقدم در پایان صحبت‌های خود نیز اظهار کرد: امید، آگاهی، دین و اخلاق عناصری هستند که در سریال‌هایمان نیاز داریم و در این سریال توسط آقای نعمت‌الله بدون شعار و تبلیغ مستقیم کنار هم چیده شده‌اند، امیدوارم ماه رمضان امسال یکی از ماه رمضان‌های خیلی خوب باشد.

 

 

***

به گزارش خبرنگار ایسنا، در ابتدای این مراسم یک گوسفند برای افتتاح این پروژه قربانی شد. همچنین پلانی از این سریال در حضور مدیر شبکه یک و سایر مدیرهای این شبکه و همچنین همسر شهید سلیمانی ضبط شد.

سریال «مدینه» به کارگردانی سیروس مقدم و تهیه‌کنندگی زینب تقوایی در 30 قسمت برای ماه رمضان شبکه یک ساخته می‌شود.

پریوش نظریه، شبنم مقدمی، مهرداد صدیقیان، آناهیتا افشار،مجید صالحی،‌ آتیلا پسیانی، مهدی سلطانی و رضا رویگردی و... از جمله بازیگران این سریال هستند ضمن اینکه سعید نعمت الله نیز نویسندگی این سریال را بر عهده دارد.

در پایان این مراسم به مناسبت روز زن به خانم‌های حاضر هدایایی اهدا شد.

 

موضوعات مرتبط: اجتماعی
برچسب‌ها: مقدمماه رمضان

تاريخ : سه شنبه 2 ارديبهشت 1393 | 1:35 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

 


قرار است در این صفحه درباره دکوراسیون خانه با همدیگر صحبت کنیم. مثلا به شما بگوییم چطور یک آکواریوم می‌تواند به خانه‌تان صفا بدهد یا یک دیوار قرمز رنگ در اتاق خوابتان زندگی شما را شیرین کند، اما برای آنکه به آنجا برسیم لازم است در ابتدای راه چند توصیه از مهم‌ترین کارشناسان دکوراسیون از نیویورک بخوانید. توصیه‌هایی کاربردی که ابتدا خانه‌تان را از شکل یک جنگل درمی‌آورد و سپس به مرحله بعد می‌رسیم ...

 

 

دیوار بی‌نظیر
کابینت‌های کم‌جا خانه‌ شما را دچار بحران کرده است و احساس می‌کنید روزبه‌روز خانه و آشپزخانه شلوغ‌تر می‌شوند؟ وسایل را از داخل کابینت بیرون بیاورید. ارین سوییفت، یکی از طراحان مطرح نیویورکی از بزرگ‌ترین طرفداران نشان دادن ظرف‌ها و وسایل داخل کمدها و کابینت‌هاست. کافی است چند قفسه چوبی ساده به دیوار بزنید و پشت آن را با رنگ سیاه بپوشانید. رنگ سیاه، فضایی تمیز، صمیمانه و صد البته دوست‌داشتنی به خانه می‌دهد و برای اعضای خانه هم هیجان‌انگیز است تا در کارهای خانه از خودشان مشارکت نشان دهند و پس از پایان کار ماشین ظرفشویی یا پس از خشک شدن ظروف به کمک شما بیایند و در جایگذاری وسایل به شما کمک کنند. راه ساده این است که ظرف‌ها را با توجه به شکل ظاهری‌شان مرتب کنید. کاسه‌ها در یک ردیف، فنجان‌ها در ردیفی دیگر و به همین ترتیب. شاید به این ترتیب به رویای همیشگی‌تان درباره تغییر ظرف‌های دم‌دستی هم برسید و باورتان شود برخی ظرف‌ها و وسایل، عمر خودشان را کرده‌اند.

 

 

خواب آرام
ملیسا پیچنی، طراح و دکوراتور نیویورکی می‌گوید: «نمی‌توانم استرس به‌هم‌ریختگی کنار میز را تحمل کنم.» او آرامش روانی‌اش را در استفاده از دراور کنار تخت‌خواب به دست آورد که برای هر وسیله، جایی مخصوص داشت و به این ترتیب در کشوی اول که می‌توان به سادگی آن را طبقه‌بندی کرد، عینک مطالعه، گوشی موبایل، کنترل تلویزیون و ضبط، لوسیون شبانه و هر آنچه پیش از خواب یا پس از آن نیاز دارید، دم دستتان خواهد بود. او توصیه می‌کند از روی میز کوچک کنار تخت‌خواب تنها به‌عنوان محیطی برای زیبایی استفاده کنید و یک چراغ خواب، کتاب، گلدان یا مجسمه‌ای کوچک روی آن بگذارید.

 

 

خط های متحرک
الیزا کپویان، طراح مد و یکی از کسانی که خانه شما را تحویل می‌گیرد و آن را به گونه‌ای دیگر به شما پس می‌دهد، در نشریه «سبک من» قلم می‌زند. روی راه درمانی ساده‌ای برای فضاهای بیرون افتاده پیدا کرده است و تقریبا در بیشتر خانه‌ها از آن استفاده می‌کند. كپویان معتقد است می‌توان در کوچک‌ترین کمدهای خانه، همان کمدهایی که معمولا با لوازم بی‌مصرف پر می‌شوند، تغییراتی داد و طبقه‌های متحرک ساخت و حوله‌ها، بالش‌های اضافه، ملحفه‌‌ها و روبالشی‌‌های تمیز را تا کرد و در این قفسه‌ها قرار داد. می‌توانید طبقه‌ها را در سایزهای مختلف و به صورت‌های افقی یا عمودی قرار دهید و از یک فضای کوچک، بیشترین استفاده را ببرید.

 

 

ظرف جادویی
به نزدیک‌ترین مغازه لوازم خانگی بروید و یک تشت بخرید. تشتی فلزی که قدیم‌ترها برای شستن لباس از آن استفاده می‌شد. این ظرف ساده را کنار در ورودی قرار دهید و با توجه به فصلی که درآن هستید، از آن استفاده کنید. بنیتا لارسون، طراح خانه که وبلاگ‌نویس هم هست و در استکهلم زندگی می‌کند، از این تشت کوچک به‌عنوان یک همه‌کاره استفاده می‌کند و می‌گوید: «هر فصل، ملزومات خاص خودش را دارد، ملزوماتی که معمولا وقتی به آنها نیاز داریم، آنها را گم می‌کنیم.» می‌توانید از عینک و کرم ضدآفتاب، تا دستکش و کلاه را به فراخور فصل در این تشت جا دهید و به این ترتیب، هم ویژگی کاربردی دارد و هم خانه‌تان را زیبا می‌کند.

 

 

اسباب‌بازی‌های رام و آرام
این روزها در محل کار بیشتر ما، پرینتر پیدا می‌شود. البته در صورتی که در خانه‌مان خبری از پرینتر نباشد. شما می‌توانید با کمک این دستگاه کوچک، یک اتفاق بزرگ در اتاق فرزندتان ایجاد کنید. به توصیه کتی براون، یکی از طراحان اهل بروکلین، قفسه‌بندی ساده‌ای انجام دهید و عکس اسباب‌بازی‌هایی که تمایل به زیر دست و پا بودن دارند را به این قفسه‌ها بچسبانید و از فرزندتان بخواهید اسباب‌بازی‌ها را با توجه به هر عکس در طبقه مخصوص به خود بگذارد. طبیعی است اگر در ماه‌های اول، تن به این ماجرا ندهد اما اگر در نهایت حاضر به انجام این بازی شود، تا آخرین روزهایی که پای اسباب‌بازی در خانه شما باز مانده است، آزار نمی‌بینید و همین اندازه که عکس هر طبقه را تغییر دهید، به صورت اتوماتیک این نظم و ترتیب اتفاق می‌افتد.

 

 

قفسه‌های یکسان
شمع، تنها یکی از نمونه‌ وسایلی است که هروقت دنبالش می‌گردید، آن را پیدا نمی‌کنید و در نهایت مجبور می‌شوید آن را دوباره بخرید. ایده قفسه‌های یکسان، ایده‌ای است که بنیتا لارسون آن را به خرج می‌دهد و معمولا برای وسایلی به کار می‌رود که دنبالشان می‌گردید اما پیدایشان نمی‌کنید. باتوجه به ابعاد قفسه‌ای که در اختیار دارید، وسایلی را انتخاب کنید؛ قفسه کاغذ و خودکار، باتری‌ها، لوازم آرایش یا هر وسیله‌ای که اصولا در خانه شما به موقع پیدا نمی‌شود.

 

 

تی‌شرت‌های رول شده
یکی از راه‌های توصیه‌شده برای بستن چمدان، این است که لباس‌ها را رول کنید و در چمدان بگذارید تا جای کمتری بگیرند. باربارا ریچ، یکی از طراحان دکور به این نتیجه رسید که می‌تواند از همین ترفند برای چیدن کمد لباس‌ها استفاده کند و به این ترتیب، در هر طبقه کوچک، 3 تی‌شرت بیشتر جا دهد. در واقع زمانی که تی‌شرت‌ها را رول می‌کنید و روی هم می‌گذارید، نه خط تای اضافه می‌گیرند، نه چروک می‌شوند و در عین حال، انتخاب از میان آنها نیز آسان‌تر است. تنها کافی است هنگام قرار دادن تی‌شرت‌ها، مارک، عکس یا لوگوی اصلی را به سمت بیرون بگذارید تا اگر فرزندتان روی پوشیدن یکی از آنها اصرار کرد، آنقدر که انگار با نپوشیدنش آسمان به زمین می‌آید، به سادگی آن را پیدا کند و بپوشد. بیایید منصف باشیم، این ماجرا تنها درباره بچه‌ها اتفاق نمی‌افتد و همه ما گاهی با این مشکل روبرو می‌شویم، کلید آن در دستان شماست.

 

 

کاغذی‌ها روی چرخ
این میزهای متحرک کوچک را دیده‌اید که در مطب‌ دندان‌پزشکان استفاده می‌شود؟ نمونه‌های کوچک‌تر و خانگی این میزها نیز موجود است و کیت براون، یکی از طراحان اهل فلوریدا به این نتیجه رسیده اگر چسب، کاغذ، خودکار و دفترچه تلفن را روی یکی از این چرخ‌ها بگذارد، اوضاع بهتر می‌شود و دسترسی به آن ساده‌تر است. حتی مجله‌های این ماه یا روزنامه‌هایی که بخشی از آن را نخوانده‌اید، روی یکی از طبقه‌های این میز قرار می‌گیرند. در این حالت به جای اینکه برای پیدا کردن یک خودکار شروع به داد و فریاد کنید، می‌توانید سراغ این میز جادویی بروید و وسیله موردنظر را پیدا کنید. 

 

موضوعات مرتبط: اجتماعی
برچسب‌ها: دکوراشپزخانهاتاق خواب

تاريخ : سه شنبه 2 ارديبهشت 1393 | 1:31 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

 

 

چند وقت پیش سری به خانه یکی از اقوام در یکی از دهات کشور زدیم. وقتی رسیدیم پسرم سر از پا نمی شناخت. انگار از زندان آزاد شده بود. دور باغچه می دوید و به مرغ ها غذا می داد...


داشتم خدا را شکر می کردم که این آب و هوا و فضای باز، تقاضای موبایل و تبلت خواستن فرزندم را از یادش برده که ناگهان پسر ۲ ساله یکی از اقوام تلفن همراه به دست و در حال بازی وارد اتاق شد و پشت سرش بچه های دیگر هم آمدند و نشستند و سر همگی روی تلفن همراه ها خم شد. تازه فهمیدم در این کنج دور افتاده هم تکنولوژی دست بردار نیست.


این موضوع بهانه ای شد تا در مورد درست یا نادرست بودن تبلت خریدن برای بچه ها و به طور کلی پرداختن به بازی های رایانه ای با دکتر نسرین امیری، فوق تخصص روان پزشکی کودکان، در «فرزندپروری» این هفته گفت وگو کنیم.

 

 


در عصری زندگی می کنیم که تکنولوژی مدام پیشرفت می کند. اول رایانه های قدیمی به بازار آمد، بعد لپ تاپ و تبلت ها. خریدن این وسایل را برای بچه ها مناسب می دانید؟


ببینید، تمام این وسایل فضاهای مجازی ایجاد می کنند و باعث می شوند کودکان از بازی های فیزیکی در فضای واقعی وارد بازی در فضاهای مجازی شوند. مسلما اگر دورشدن از فضاهای واقعی مدیریت شده نباشد، می تواند مساله ساز شود اما غیر از مشکلات مربوط به بازی های رایانه ای مشکل اصلی در مورد تبلت ها ارزش گذاری کاذب ا ست؛ یعنی بچه ها به خاطر داشتن این تکنولوژی به هم پز می دهند و احساس برتری می کنند.

 

 

این مساله وجود دارد اما چه کنیم؟


باید به ساختار ارزشی ای که خودمان در جامعه ایجاد می کنیم توجه کنیم. بهترین کار این است که اولا بازی های کودکان را مدیریت کنیم و بعد به آنها گوشزد کنیم تبلت نیاز نیست و ارزش محسوب نمی شود. تبلت داشتن نشانه باسوادتر بودن، باشعورتر بودن یا مدرن تر و خوشحال تر بودن نیست. پس نباید به خاطر داشتن آن احساس غرور کنند و به دیگر بچه ها پز بدهند!

 

 

بهتر نیست اصلا تبلت نخریم؟


نه، دنیای بچه های ما تغییر کرده. باید مساله را از این زاویه ببینیم این امور نابهنجار نیستند.

 

 

منظورتان چیست؟


یعنی اکثر افراد جامعه از آن بهره مند هستند. مثالی می زنم؛ شاید داشتن اتومبیل برای هر خانواده نیاز نباشد اما نرم جامعه است. در مورد بازی های رایانه ای برای کودکان هم این موضوع صدق می کند.

 

 

اگر توانایی خرید تبلت یا تکنولوژی های جدید را نداشته باشیم چه؟


در مورد تکنولوژی باید تلاش کنیم هم کودکمان احساس نیاز کاذب نکند هم به او در رسیدن به ارزش های واقعی کمک کنیم تا از بچه های دیگر کم نیاورد. باید با کودکمان صحبت کنیم و به او بفهمانیم تبلت نیاز کاذب است. ما بدون آب می میریم اما بدون تبلت نه. ممکن است بگوید بدون تبلت احساس غمگینی می کنم. جواب این است که اشکالی ندارد. باید با احساسات منفی کنار آمد. قرار نیست همیشه احساس شادی کنیم. در عوض باید کمکش کنیم به روش های دیگر در درس، ورزش و... پیشرفت کند.

 

 

اگر فرزندمان تبلت داشته باشد، برای او چه بازی هایی انتخاب کنیم که آسیب رسان نباشد؟


بازی هایی مناسب هستند که کودک را دچار خشونت های بازی های رایانه ای نکنند. وسایلی مانند تبلت و لپ تاپ می توانند جنبه های آموزشی نیز داشته باشند و می توان از بازی های آموزشی هم کمک گرفت. نکته مهم این است که برای استفاده از تبلت برای کودکان قوانینی تعیین کنیم. مشکل جامعه ما این است که قبل از آنکه فرهنگ استفاده از وسیله ای را داشته باشیم آن وسیله در جامعه ما زیاد می شود. کودک در فضای مجازی نباید بیش از یک ساعت بازی کند حتی اگر بازی آموزشی داریم.


موضوعات مرتبط: اجتماعی
برچسب‌ها: تبلتکودکان

تاريخ : سه شنبه 2 ارديبهشت 1393 | 1:24 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

یک مشاور روانشناس با اشاره به دلایل فحاشی کودکان، جذابیت تلفظ الفاظ ناپسند را یکی از دلایل علاقه مندی کودکان برای فحاشی اعلام کرد و از والدین خواست موقع فحاشی فرزندانشان از واکنش نادرست بپرهیزند.


فرامرز آسنجرانی اظهار داشت: دشنام گویی و استفاده از کلمات رکیک در کودکان پدیده ای است که معمولاً والدین را در مورد نحوه ترتیب و اعمال خود به فکر فرو برده و نگران می کند. در چنین زمانی آنچه بلافاصله به ذهن والدین خطور می کند یافتن منبعی است که کودک دشنام دادن را از آن آموخته است.

 

 


دلایل دشنام گویی کودکان چیست؟

به نقل از فارس، آسنجرانی ادامه داد: دشنام گویی و استفاده از کلمات رکیک در کودکان چند دلیل عمده دارد. گاهی دشنام گویی فقط بخشی از فرایند زبان آموزی است که کودک طی آن به دلیل جذاب بودن نوع تلفظ کلمه از آن استفاده می کند. طی این فرایند کشفی، کودک کلمات جدید را می آزماید. یکی دیگر از دلایل عمده دشنام گویی در کودکان بیان احساس خشم و انزجار است. فراموش نکنید آنچه کودکان به عنوان راهکاری برای بیان خشم و عصبانیت خود به کار می گیرند، همانند زبان و لهجه ای خاص است که از والدین خود می آموزد.

این مشاور روانشناس اظهار داشت: در کنار زبان گفتاری، زبان بدن نیز که شامل اطلاعات غیر کلامی است که کودکان استفاده از آن را طی مشاهده والدین فرا می گیرند.

 


موقع فحاشی کودکان چه کار کنیم؟

وی با اشاره به عکس العمل والدین در برابر استفاده کودکان از کلمات رکیک گفت: بازخورد والدین از آن جهت مهم است که می تواند در یک سر طیف از تکرار فحاشی جلوگیری و در سوی دیگر فحاشی را به عنوان راه حلی در دسترس و امن در بیان احساسات کودک معرفی کند.

در وهله اول سعی کنید آرام باشید. این عکس العمل هر گونه تماس چشمی، کلامی، و اخم کردن را نیز شامل می شود. سپس پس از گذشت چند دقیقه، با او به صحبت بنشینید و با زبان خود او به او بفهمانید که استفاده از برخی کلمات صحیح نیست. مثلاً می توانید بگویید ما نباید از صحبت هایی استفاده کنیم که دیگران را ناراحت می کند. من هم از صحبت تو بسیار ناراحت شدم.

 

 


دلایل فحاشی کودکان پیش دبستانی

وی ادامه داد: توجه به دلیل فحاشی در کودک نیز مهم است. گاهی کودکان در سنین پیش از دبستان فقط به آن دلیل فحاشی می کنند که جلب توجه کنند، احتمالاً شما هم دقت کرده اید. کودکان پس از هر عمل جدیدی به صورت اطرافیان خیره می شوند تا عکس العمل دیگران در مورد آنچه انجام داده اند را ارزیابی کنند.

اگر فحاشی کودک به دلیل واکنش هیجانی او در برابر ناکامی بروز کرده باشد، توصیه می شود به او یاد دهید تا با کلماتی که بار معنایی خنثی تری دارند خشم خود را بروز دهند، حتی می توانید برای آنها مدل شوید.

 

 


اگر کودک معنای کلمه رکیکی را پرسید، چه واکنشی نشان دهیم؟

آسنجرانی در مورد واکنش والدین در برابر پرسش کودک مبنی بر معنای واژه ای رکیک گفت: در درجه اول مهم است که بدانید از دید کودک این کلمه نیز مانند تمام کلمات در ابتدا از معنایی خنثی برخوردار است. این شما هستید که او به یاد می دهید که این کلمه باعث عصبانیت و واکنش هیجانی من می شود. برای کودکانی که هنوز مدرسه نمی روند، توضیح چنین کلماتی توصیه نمی شود. برای کودکان بزرگتر نیز در کنار حفظ خنثی بودن کلمه به او یادآور شوید که استفاده از این کلمه توصیه نمی شود.

 

راهکارهای پیشگیری از فحاشی کودکان:

• با همسر و اعضای خانواده خود در مورد کلمات و عباراتی که ناپسند می دانید، به توافق برسید و از استفاده از این کلمات در محیط خانه بپرهیزید. فراموش نکنید کودکان از شما به عنوان زبان پذیرفته شده در منزل استفاده می کنید، الگوبرداری می کنند.

• در زمان بیان احساسات، به جای استفاده از یک کلمه رکیک و بالا بردن صدا خود برای کودک، احساسات خود را در قالب جملات بیان کنید. مثلاً بگویید: «این کار تو اصلاً خوب نبود. هیچکس کودک که این کار را انجام دهد دوست ندارد.» فراموش نکنید کلیت شخصیت کودک خود را زیر سؤال نبرید.

• به کودکان خود یادآور شوید عصبانیت، واکنش طبیعی هر فرد است، نکته مهم آن است که چطور باید با آن کنار آمد و موضوع را بیان کرد.


آسنجرانی خاطر نشان کرد: تحقیقات نشان داده است افرادی که در آنها بخشی از مغز که وظیفه صحبت کردن را برعهده دارد، به دلیلی از کار می افتد، در زمان عصبانیت، احساسات خود را با فحاشی کردن بروز دهند.

 

موضوعات مرتبط: اجتماعی
برچسب‌ها: کودک فحاشی

تاريخ : سه شنبه 2 ارديبهشت 1393 | 1:23 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

رفقای گلم، سلام، میلاد حضرت نور، حضرت زهرا سلام الله علیها و روز مادرو بهتون تبریک میگم. یادش بخیر، یادمه کوچیک که بودم به مادرم می گفتم: مامان چادر نمازت بوی بهشت میده. دوست داشتم دستشو ببوسم ولی یبار خودمو شکستمو برای تشکر ازش کف پاشو بوسیدم. مامانم منو بقل کرد و با هم گریه کردیم. خدا تو زندگی بهم خیلی خیر داده، همشم حس می کنم به خاطر ارادتم به مادر همه ی امت اسلام، حضرت مادر، حضرت زهرا سلام الله علیها و مامانمه، دوستای گلم قدر پدر مادرامونو بدونیم، دستشونو ببوسیم.


موضوعات مرتبط: صفحه اصلیاجتماعی
برچسب‌ها: حضرت فاطمه زهرا پاتوق پرتقالیروز مادر

تاريخ : یک شنبه 31 فروردين 1393 | 23:30 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

این کودک در این مرکز به شیوه و نوع خاصی نگهداری می شد. در 7 سالگی بابک زنی کمر همت بست تا او را از زندگی بی ثمرش نجات دهد.

111111 کودک ناقص الخلقه در تربت جام (عکس)
با حضور این مادر دلسوز و زحمت هایش که شاید مقاومت را به زانو دربیاورد این کودک که جزء صدای نا مفهوم کلامی نمی دانست و جز سیاهی رنگی را نمی شناخت رفتارش تغییر کرد و توانست برای اولین بار به جامعه قدم بگذارد ولی این پایان ماجرا نبود.
روز گذشته بابک به همت یک پزشک نیکوکار نخستین عمل زیبایی صورتش را در تهران انجام داد تا ظاهرش نیز مثل باطنش مثل سایر کودکان ایران زمین انسانی شود.دکتر هرمز پزشک زیبایی درباره بیماری این کودک که در اولین روز تولد توسط خانواده اش رها شد گفت: این یک نوع بیماری نادر است که شاید از هر 3 هزار کودک یک کودک به این بیماری مبتلا شود.

خانم شیخ احدی ناجی این کودک گفت: زمانی که این کودک را در سن 7 سالگی دیدم که چطور مورد بی توجهی اطرافیان است و در چه شرایطی به سر می برد؛ دلم سوخت و برای اجتماعی کردن این کودک عزم خودم را جزم کردم.بر اساس این گزارش شیخ احمدی با یک سال و نیم تلاش شبانه روزی توانست از بابک یک کودک اجتماعی بسازد و راه او را برای رفتن به مدرسه هموار کند.
معلم مدرسه بابک گفت: این کودک از نظر عقلی سالم است و مانند ما بقی کودکان رفتار می کند و حتی از لحاظ ادب و بیان نیز جزو کودکان خوب مدرسه به شمار می آید.

رئیس مرکز توانبخشی تربت جام در این باره گفت: با بررسی هایی که انجام دادیم، متوجه شدیم که هوش این بچه مانند سایر کودکان و حتی بالاتر آنان است. به همین دلیل یک گروه کارشناسی تشکیل دادیم و اولین قدم ها برای آینده بابک برداشته شد.
وی ادامه داد: پس از بررسی های بیشتر پروتز های لازم و سایر نیاز های بابک از خارج از کشور خریداری شد و امسال این موارد تحویل گرفته شد و به مراکز مرتبط ارسال گردید.گفتی است اولین جراحی زیبایی این کودک که به صورت رایگان بود در تهران و در مرکز فوق تخصصی 15 خرداد انجام شد و به گفته پزشکان بابک 13 مرتبه دیگر باید عمل جراحی انجام دهد تا چهره مشابه سایر کودکان داشته باشد.بابک قبل از سفر به تهران به دیدار امام هشتم رفت و در حالی که پرچم سیدالشهدا را در آغوش گرفته بود، در خواست کرد تا خود و دوستانش بتوانند یک زندگی مثل سایر کودکان داشته باشند.


موضوعات مرتبط: اجتماعی
برچسب‌ها: تربت جامناقص الخلقه

تاريخ : یک شنبه 31 فروردين 1393 | 1:20 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

 

 


موضوعات مرتبط: صفحه اصلیاجتماعی
برچسب‌ها: مردمردانگی

تاريخ : دو شنبه 25 فروردين 1393 | 16:12 | نویسنده : بانوی پرتقالی |
 
در تصاویر زیر سه دختر ایرانی را می بینید که همگی زیر ۳۰ سی سال سن دارند ولی هرکدام بالغ بر چند میلیارد تومان ثروت دارند.و یکی از ثروتمندان جوان به شمار می آیند.
 


به گزارش دانا، اولین دختر لیست ما ثریا دارابی است این فرد ثریا دارابی که اکنون ۲۹ ساله است در دنیای اینترنت چهره‌ای شناخته شده به حساب می‌آید. آخرین ابتکار او سایتی به نام Zady است که هنوز فعالیتش را شروع نکرده ولی درآمدی ۳/۱ میلیون دلاری از مرکز آموزش ملی آمریکا داشته است. ثریا دارابی پیش از این با راه‌انداختن سایت Foodspotting مشهور شد و ثروت زیادی به دست آورد. در این سایت کاربران می‌توانند، عکس‌ها غذاهای جالب و خوشمزه‌ای را که هر روز می‌خورند، به اشتراک بگذارند. این سایت شاید برای خیلی‌ها حکم وقت‌گذرانی را داشته باشد اما برای پایه‌گذار آن، سودی سه میلیون دلاری داشته است.حال حساب کنید در آمد ماهیانه این دختر به پول ایران چقدر میشود.

 

 ثروتمند ترین دختران جوان ایرانی (+عکس)
 


دومین دختر امروز در لیست ما پریسا تبریزی است این فرد  پریسا تبریز به عنوان برگ برنده امنیتی گوگل شناخته می‌شود، مدیر گروه مهندسی امنیت اطلاعات گوگل است و بهبود امنیت محصولات گوگل از جمله مرورگر کروم را بر عهده دارد. یک تیم از هکرها زیر نظر پریسا تبریزی با ۲۹ سال سن برای پیدا کردن مشکلات امنیتی محصولات گوگل کار می‌کنند.و جالب است بدانید چندی پیش مدیر گوگل به تعریف از پریسا تبریزی پرداخت.

 

 ثروتمند ترین دختران جوان ایرانی (+عکس)
 


و سومین و آخرین دختر در لیست ما کسی نیست جز رکسانا ورزا هم به عنوان یکی از چهره‌های جوان و خلاق مایکروسافت شناخته می‌شود که مسئولیت برخی پروژه‌های مهم این شرکت را در اروپا بر عهده دارد.و یکی از ثروتمندان هست و اینکه یکی از مقامات بلند پایه در شرکت مایکروسافت است که میتوانید افتخاری برای ایرانیان باشد.

 

  ثروتمند ترین دختران جوان ایرانی (+عکس)

موضوعات مرتبط: اجتماعی

تاريخ : پنج شنبه 7 فروردين 1393 | 2:57 | نویسنده : بانوی پرتقالی |
 
یک دنیا داریم، با یک دنیا تقویم. از سرخ پوست های جنوب آفریقا گرفته تا قبیله های تبت، هر فرهنگی «تقویم» خودش را دارد و هر تقویمی «سال نو» خودش. هرچند که حالا دیگر برای یکپارچه کردن زمان(به دلیل روابط بین المللی) شاید کوچکترین اسمی از آنها نمانده باشد.
 
 

 

مجله چلچراغ: یک دنیا داریم، با یک دنیا تقویم. از سرخ پوست های جنوب آفریقا گرفته تا قبیله های تبت، هر فرهنگی «تقویم» خودش را دارد و هر تقویمی «سال نو» خودش. هر چند که حالا دیگر برای یکپارچه کردن زمان (به دلیل روابط بین المللی) شاید کوچکترین اسمی از آنها نمانده باشد اما این تقویم ها هر چقدر هم که عجیب و غریب باشند، مثلا هفته هایشان 10 روزه باشد یا سال هایشان 13 ماهه! اکثرشان از یک اصل پیروی می کنند؛ یا قمری هستند یا خورشیدی.

چون اساس به وجود آمدن اکثر تقویم ها، اهمیت شمارش روزها برای کشاورزان بوده است، مبدا تقویم معمولا یا شروع فصل کاشت بوده یا شروع فصل برداشت، که هر دوی آنها برای کشاورزان با جشن و سرور همراه است. در نتیجه جشن «سال نو» شکل گرفته است. هر چند بعدها تحت تاثیر دین ها، مبدأ تقویم ها عوض شد اما همچنان اکثر تقویم ها شروع سال نو را جشن می گیرند.
بی صاحب ترین سال نو!
کریسمس بزرگترین و همه گیرترین جشن سال نو در جهان است، تا توانسته رسوم و تقویم های مختلف را درنوردیده، ملت ها هم تا توانسته اند رسوم کریسمس را این ور و آن ور کرده اند تا یک تکه از فرهنگ خودشان را در آن بگنجانند. خلاصه این روزها دیگر نه کریسمس، کریمس قدیم است و نه مردمی که برگزارش می کنند، صاحبان آن!
هر چند که اساس به وجود آمدن تقویم میلادی و جشن های کریسمس کاملا مذهبی است اما حالا دیگر مردم توجهی به این موضوع ندارند. یکم ژانویه که می شود؛ مردم اروپا، استرالیا، آمریکا و بخش های زیادی از آسیا و آفریقا یک درخت کریسمس در خانه هایشان می گذارند و شب سال نو را جشن می گیرند! هر کدامشان یک چیز از آن کم کرده اند و یک چیز به آن اضافه. حالا دیگر اهمیت و شکوه کریسمس در عظمت آتش بازی های شب سال نو و وسعت جغرافیایی اش خلاصه می شود. حالا که دیگر «برف» به عنوان یکی از مهمترین المان های کریسمس در یک جا وجود دارد و در جای دیگر نه، حتی حرف زدن درباره فصل وقوع کریسمس هم غیرممکن است. حالا فقط یک جمله را می توان با جرأت گفت: «کریمس بزرگترین و بی صاحب ترین جشن سال نو در جهان است!»
نصیحتم کن، حمامت کنم!
یک دنیا داریم، یک هند دارد که خودش به تنهایی یک دنیا رسم و رسوم و آیین مختلف از فرقه های مذهبی کوچک و بزرگ دارد. هر نقطه ای را که نگاه می کنی، برای خودشان رسومی دارند و سخت به رسومشان پای بندند. پس نوشتن درباره سال نو در این منطقه آسیا (جنوب و جنوب شرق آسیا) خودش یک شماره کامل چلچراغ را پر می کند! اما نقطه مشترک هم در این جشن ها زیاد است. تقویم اکثر مردم در این منطقه خورشیدی است و شروع مراسم سال نو معمولا 13 یا 14 آوریل (بنا به کبیسه بودن یا نبودن سال) است.
در کامبوج این مراسم سه روز است که هر روز آن اسم و آیین مربوط به خود را دارد.
روز اول «Maha Songkran»: در این روز مردم لباس نو می پوشند، شمع روشن می کنند و برای عیادت به زیارتگاه ها می روند.
آنها معتقدند اگر در این روز صبح ها صورت، ظهرها بدن و شب ها پاهای خود را بشویند، موجب موفقیت بیشتر در سال جدید خواهد بود.
روز دوم «Virak Wanabat»: کمک به نیازمندان مهمترین کاری است که کامبوجی ها در این روز انجام می دهند.
روز سوم «Virak Loeurng Sak»: در این روز مردم مجسمه ها و عکس های بودا را با آب معطر می شویند و معتقدند این کار باعث طول عمر، خوشبختی و شادی می شود. همچنین بچه های کوچک یا حمام کردن بزرگترها فرصت استفاده از نصیحت های آنها را پیدا می کنند!
سالِ نو، بهارِ نو، روزِ نو
و اما نوروز خودمان! خدا را شکر زمان و رسوم و اصلا همه چیزش را همه از ما از بَریم. اما نوروز هم مرزهایش آنقدر کوچک نیست که بشود یک دستی آیین هایش را تضمین کرد. نوروز در ایران، افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، عراق، ترکیه، سوریه، لبنمان، جمهوری آذربایجان، ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان و پاکستان جشن گرفته می شود و هر کشور رسوم خاص خود را دارد.
بعد از ایران، افغان ها بیشترین سهم را در زنده نگه داشتن نوروز دارند. آنها جشن های مختص به خود را در جشنواره نوروز برگزار می کنند. جشن «گل سرخ» به مناسبت روییدن گل های سرخ به مدت 40 روز در دشت های مزار شریف برگزار می شود.همچنین در روز اول سال کشاورزان برای فروش محصولاتشان به شهر کابل می آیند و «جشن دهقان» را برگزار می کنند. در افغانستان به جای سفره هفت سین، سفره هفت میوه می اندازند که شامل: کشمش، سنجد، پسته، فندق، قیسی (زردآلوی خشک)، گردو و آلو است.
تاجیک ها به نوروز «خیدیر ایام» یعنی جشن بزرگ می گویند. در این کشور مراسم مخصوصی مانند گل گردانی، حوت، بلبل خوانی، جفت براران و سمنک پزی همچنان رواج دارد، مراسمی که مختصِ مردم تاجیکستان است.
جشن سال نو یا توبه سال نو
تورات «روش هاشانا» را به عنوان جشنی یکروزه از طلوع تا غروب روز 29 الول در تقویم عبری معرفی می کند. به دلیل قمری بودن این تقویم، تعیین زمان دقیق «روش هاشانا» ممکن نیست اما زمان وقوع آن بین پنجم سپتامبر تا پنجم اکتبر سال میلادی است. با قوانین جدیدی که برای این تقویم تعریف شده است، سال نو هرگز در روزهای یکشنبه، چهارشنبه و جمعه اتفاق نمی افتد!
امروزه با توجه به دشواری تعیین ماه جدید یهودیان «روش هاشانا» را در دو روز جشن می گیرند اما افراد مذهبی همچنان فقط روز اول را جشن می گیرند زیرا تورات این جشن را یکروزه معرفی کرده است. روز اول این جشن در 100 نُت مختلف شوفار (نوعی ساز بادی) نواخته می شود تا شنوندگان از خواب غفلت بیدار شده و آماده شروع توبه 10 روزه در مراسم سال نو شوند. در روز یوم هادین (روز دوم) سه کتاب برای افراد مختلف باز می شود که بیانگر سرنوشت آنها در سال نو است؛ کتاب زندگی برای پارسایان، کتاب مرگ برای کسانی که زندگی شیطانی دارند و کتاب سوم برای کسانی است که همراه با شک و تردید زندگی می کنند. البته قضاوت نهایی درباره سرنوشت افراد در روز یوم کیپور اتفاق می افتد که 10 روز بعد از یوم تروآ (روز اول و شروع سال نو یهودی) است. سال نو یهودیان مذهبی ترین جشن سال نو رایج در جهان است.
پرتقال شیرین: همسر ایده آل!
جشن سال نو در چین در بازه 21 ژانویه تا 21 فوریه (به دلیل قمری بودن ماه ها) اتفاق می افتد و در کشورهای مالزی، فیلیپین، هنگ کنگ، تایلند، سنگاپور، اندونزی و ... نیز جشن گرفته می شود و بسیاری از رسوم جشن سال نو در ژاپن و کره هم وام دار جشن های تمدن کهن چین اند.
آداب و رسوم این جشن ها در مناطق مختلف به طور گسترده ای متفاوت است اما عمدتا با روشن کردن آتش (برای دور کردن ارواح شیطانی) در نیمه شب اول سال آغاز می شود.  معمولا در روز اول بودایی ها از خوردن گوشت قرمز و استفاده از چاقو و جارو خودداری می کنند.همچنین در روزاول مراسم «رقص شیر» انجام می شود که موجب دور شدن ارواج بد می شود. در ایام سال نو که 15 روز ادامه دارد، چینی ها به دیدار بزرگترها می روند و بزرگترها به آنها «پاکت سرخ» که حاوی مقداری پول نقد است، هدیه می دهند.
به عقیده بعضی از چینی ها روز دوم، روز تولد سگ هاست! و در این روز باید با آنها خوب رفتار کنند! بعضی ها روز سوم را روز نحسی می دانند و سعی می کنند از خانه هایشان بیرون نیایند. قدیمی ها می گفتند که روز هفتم سال جدید روزی است که همه آدم ها یک سال رشد می کنند!

 


موضوعات مرتبط: اجتماعی
برچسب‌ها: نوروزفرهنگ

تاريخ : دو شنبه 4 فروردين 1393 | 1:28 | نویسنده : بانوی پرتقالی |
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • وب شیمی
  • وب سمفونی
  • وب قالب بلاگفا
  • وب رفتن