یه روزی میرسه خیره میشی به عکسمو باخودت میگی....

 

کاش بودی...

 

کاش اونی که جات اومد یه کم مثل توبهم گیرمی داد....

 

یه کم رومخم راه می رفت..... یه کم مثل توباهام دعوا می کردوبعدش ازدلم درمی آورد.......

 

یه روزی میرسه که یاد اذیت کردنام می افتی ومی گی کاش الانم پیشم بودی واذیتم می کردی....

 

یه روزمی رسه که دلت واسه بودنم تنگ میشه ....

 

یه روزمی رسه که دلت واسه صدام تنگ میشه......یه روز میشه که......!!!!!


موضوعات مرتبط: صفحه اصلیدست نوشته های بانوی پرتقالی
برچسب‌ها: پاتوق پرتقالیعکسمن

تاريخ : یک شنبه 5 مرداد 1393 | 7:52 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 205 صفحه بعد

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • وب شیمی
  • وب سمفونی
  • وب قالب بلاگفا
  • وب رفتن